مردی که کاتان را ساخت

مردی که کاتان را ساخت

این مطلب به بررسی زندگی کلاوس توبر خالق بازی تاریخ‌ساز کاتان CATAN می‌پردازد. این بازی اولین بار در سال ۱۹۹۵ عرضه و با استقبال بسیاری در دنیا روبرو شد و در نهایت منجر به شکل‌گیری سبک بازی‌های آلمانی شد. این مقاله را آقای حسین سلیمان‌خانی از مقاله‌ای چاپ شده در مجله‌ی نیویورکر به همین نام ترجمه کرده و برای من فرستاده‌اند.

کلاوس توبر در دهه هشتاد میلادی تکنسین دندانسازی بود و خارج از شهر صنعتی دارمشتات در آلمان کار می‌کرد. آن روزها کلاوس از روزگارش خوشحال نبود، درباره‌ی آن روزها به من گفت: «تا دلت بخواد سرکار و توی شرکت مشکل داشتم» به همین دلیل بود که بعد از کار به کارگاهی در زیرزمین خانه‌اش پناه می‌برد تا بازی‌های رومیزی‌ای مفصل و پرجزییات طراحی کند. به قول خودش: «بازی می‌ساختم تا رها بشم و بازی‌ای که می‌ساختم، دنیایی بود فقط و فقط مال خودم».
توبرِ شصت و یک ساله، خالق مهاجران کاتان است؛ یک بازی رومیزی که در آن بازیکنان باهم به رقابت می‌پردازند تا موفق‌ترین گروه مهاجر را در جزیره‌ای خیالی به نام کاتان مستقر سازند. توبر مدیر عامل شرکت کاتان نیز هست، یعنی کسب و کاری چند میلیون دلاری که با خانواده‌اش می‌گرداند. این بازی نخستین بار در سال ۱۹۹۵ در آلمان با نام «دی سیتلر فون کتان» منتشر شد و حدود ۱۸ میلیون نسخه از آن در سراسر جهان فروش رفت. بعد از آن در سال ۱۹۹۶ بود که بازی به آمریکا رسید و سال ۲۰۱۳، می‌فیرگیمز، ناشر آمریکایی‌اش اعلام کرد نه فقط اصل بازی بلکه بیش از هفتصد و پنجاه هزار محصول جانبی بازی کاتان را فروخته است.

حالا فروشگاه‌های زنجیره‌ای بزرگ مانند تارگت، والمارت و بارنز اند نوبل هم بازی و محصولات جانبی آن مثل کارت‌های کاتان، کاتان جونیور (که نسخه مخصوص کودکان این بازی است) و کاتان، نسخه‌ی جنگ ستارگان را در قفسه‌های خود دارند. اگر همه‌ی دنباله‌ها، توسعه‌ها و نسخه‌های ویژه بازی را در نظر بگیریم، حدود ۸۰ نسخه رسمی از کاتان منتشر شده و توبر در خلق تمامی آن‌ها دستی بر آتش دارد. کافی است سری به فروشگاه آنلاین کاتان بزنید تا بتوانید همه‌جور خرت و پرتی از جوراب‌ گرفته تا میز‌های سفارشی بازی را برای خود تهیه کنید.‌ کار تا آنجا پیش رفت که ربکا گابلی، نویسنده آلمانی رمان‌های تاریخی، کتابی درباره‌ی مهاجران کاتان با محوریت عصر وایکینگ‌ها نوشت. پیت فنلون مدیر عامل می‌فیرگیمز، می‌گوید: «فروش کم‌کم این‌قدر زیاد می‌شه که بعید نیست کاتان از نظر مقدار درآمد به بزرگ‌ترین بازی جهان تبدیل بشه».

حتی خود توبر هم از محبوبیت بازی‌‌اش در شگفت است: « من یکی اصلاً انتظار نداشتم تا این حد موفق از کار در بیاد.» تقریباً تمام طراحان بازی، حتی موفق‌ترین‌ها، در اصل به حرفه دیگری مشغولند. اما توبر از آن گروه کوچک خوش‌شانس‌هاست که بازی، کسب‌وکار اوست. در سال ۲۰۱۲ مستندی با نام «بریم بازی رومیزی بزنیم» پخش شد که به صنعت بازی رومیزی می‌پرداخت، در صحنه‌هایی از این فیلم توبر را می‌بینید که در رویدادهای مهم بازی رومیزی حضور دارد و جماعت از او چنان استقبال می‌کنند انگار ستاره راک است – هوادارانش او را به هم نشان می‌دهند و در گوش هم پچ‌پچ می‌کنند – البته نوبت که به امضای جعبه‌های بازی می‌رسد تازه می‌فهمیم که این آقای توبر معروف چقدر کمرو و خجالتی است.

سال ۱۹۹۸ توبر عطای کارگاه دندان‌سازی را به لقایش بخشید و از آنجا بیرون زد، به گفته خودش: «وقتی دندون‌سازی رو ول کردم که فهمیدم کاتان از پس خرج من و خانواده‌ام برمی‌آد». او و همسرش کلادیا سه فرزند دارند. آن‌ها در سال ۲۰۰۲ شرکت کاتان را راه انداختند تا کسب و کار خانوادگی خودشان را داشته باشند. توبر و پسرانش، گیدو و بنجامین، همزمان در این شرکت مدیرعامل هستند. کار گیدو رسیدگی به بازار کشورهای انگلیسی‌زبان است و بنیامین بخش بین‌المللی این بازار را در دست دارد و البته در توسعه بازی‌ها هم دستی دارد. (دختر توبر بازیگر است و گاهی به عنوان آزماینده غیررسمی بازی به خانواده ملحق می‌شود، اما به صورت رسمی عضو شرکت نیست.) کلادیا هم آزمایش بازی‌های جدید و حساب و کتاب را برعهده دارد. توبر می‌گوید: «شانس با من یار بود که اون هم مثل من عاشق کاتانه.»
بازی «دی سیتلر فون کتان» به بیش از سی زبان ترجمه شده است. شرکت کاتان امتیاز ایده و نمونه اولیه بازی را در اختیار ناشران گذاشت و آن‌ها هم تولید و بازاریابی بازی را بر عهده گرفتند و در عوض ۱۰ درصد به شرکت بابت حق امتیاز پرداختند. رابطه بین شرکت کاتان و می‌فیر گیمز (مثل قرارداد میان نویسنده و ناشرش) روز به روز عمیق‌تر از یک قرارداد معمول حق امتیاز می‌شود. هردو شرکت‌ پا‌به‌پای هم رشد می‌کنند و حالا سرنوشتشان سخت به هم گره خورده. از یک سو کاتان سهام‌دار می‌فیر است و از سوی دیگر، عمده‌ درآمد می‌فیر از فروش محصولات کاتان است. فنلون، مدیر می‌فیر می‌گوید: «همه‌ی محصولاتمون رو سرجمع حساب کنی به پای کاتان نمی‌رسن.» در آغاز کار شرکت تمام مواد اولیه برای ساخت بازی را از اروپا تامین می‌کرد، اما با افزایش تقاضا، کارخانه‌های اروپایی دیگر به اندازه‌ی نیاز شرکت تولید نداشتند. این‌طور شد که می‌فیر به سراغ آمریکا رفت. این روزها هر جعبه کاتان که می‌فیر تولید می‌کند در واقع محصولی جهانی است: تاس‌ها را در دانمارک می‌سازند و قطعات چوبی پیچیده‌تر را در آلمان؛ بقیه قطعات چوبی محصول اوهایو هستند؛ کارت‌ها از دالاس می‌آیند؛ جعبه‌ها از ایلی‌نویز و صفحه بازی از ایندیانا، قطعه‌های پلاستیکی را هم در ویسکانسین می‌سازند؛ و سرانجام همه چیز در خط مونتاژ در ایلی‌نویز کنار هم قرار می‌گیرد تا یک جعبه کاتان به دنیا بیاید.

بازی مهاجران کاتان ۱۹ کاشی شش‌وجهی دارد که به شش‌وجهی نواحی معروفند. هر شش‌وجهی در واقع حکم یکی از این پنج منبع را دارد: آجر، سنگ آهن، پشم، غله و چوب. برای آغاز بازی کاشی‌ها را بر می‌زنید و در کنار هم می‌چینید تا صفحه بازی یا همان جزیره را بسازید. سپس به هر شش‌وجهی عددی بین ۲ و ۱۲ می‌دهید و این شماره‌ها را تصادفی روی صفحه بازی پخش می‌کنید. حالا نوبت آن است که بازیکنان به نوبت تاس بیندازند. عدد تاس می‌گوید کدام شش‌وجهی باید چه منبعی تولید کند. شما با گردآوری ترکیب‌های گوناگونی از منابع می‌توانید بر مرز این کاشی‌ها جاده و خانه بسازید و با جاگذاری خانه‌های نقلی چوبی روی صفحه بازی قلمرو خودتان را بنا کنید. هر چه بیشتر بیندوزید بیشتر می‌سازید یا خانه‌هایتان را به شهر تبدیل می‌کنید.

از شما چه پنهان در کاتان یک سارق هم داریم که به شش‌وجهی نواحی مختلف سرک می‌کشد. وقتی سارق پا به یک ناحیه‌ بگذارد، دیگر در آن شش‌وجهی منبعی تولید نمی‌شود و هر وقت تاس هفت بیاید بازیکنانی که منابع زیادی اندوخته‌اند باید بخشی از آن را پس بدهند. سارق مهره‌ای حیاتی و مهم است چرا که بازیکنان را وا می‌دارد به جای احتکار منابع با رقیبانشان به داد و ستد بپردازند.

بدون شک هر بازی رومیزی‌ای که اساس آن اقتصاد،‌ ساخت قلمرو و خانه‌های کوچک و قشنگ باشد، آدم را به یاد بازی دیگری می‌اندازد. روزنامه واشنگتن‌پست کاتان را مونوپولی زمانه‌ی ما می‌داند و مجله وایرد به آن لقب قاتل مونوپولی را اعطا کرد. در این میان مونوپولی هم بیکار ننشست، دست به کار شد تا خود را با موج تغییرات هماهنگ کند. شرکت هزبرو در سال ۲۰۰۷ نسخه تراپیکال تایکون بازی مونوپولی را منتشر کرد که در آن آتلانتیک سیتیِ نسخه اصلی، در اینجا دور محیط اصلی بازی را گرفته و عمو پولدار یا همان پنی‌بگز دارد از وسط جزیره‌ای استوایی و آتشفشانی در مرکز بازی بیرون می‌پرد. این شرکت نسخه یوبیلد بازی مونوپولی را هم در سال ۲۰۱۰ عرضه کرد؛ در این نسخه قطعات مستطیل شکل جای خود را به کاشی‌های شش‌وجهی داده‌اند که در واقع همان کاشی‌های نواحی در بازی کاتان هستند. درک سولکو، یکی از بنیان‌گذاران بردگیم‌گیک در سال ۲۰۰۹ به وایرد گفت: «اگه می‌تونستم عصای جادوییم رو تکون بدم و تمام نسخه‌های مونوپولی در جهان رو به مهاجران کاتان تبدیل کنم، شک ندارم که جهان جای بهتری برای زندگی می‌شد.» فنلون می‌گوید: «ما کاری جز این نداریم که کاتان رو به عنوان سرآمد بازی‌ها جا بندازیم و کاری کنیم هروقت مردم به بازی رومیزی فکر کردن به جای مونوپولی، کاتان رو به یاد بیارن».
خود توبر با خوش‌مشربی دراین‌باره می‌گوید: «من که فکر نمی‌کنم کاتان مونوپولی رو بکشه اما امیدوارم کاتان در کنار مونوپولی، یه بازی کلاسیک و ماندگار بشه». در بازی کاتان، موفقیت یکی به دیگران هم نفع می‌رساند و اگر خیلی ساده فقط یک منبع خاص را انبار کنی، امکان ندارد برنده ‌شوی؛ چرا که باید ترکیبی از منابع گوناگون را در دست داشته باشی تا بتوانی صاحب بخشی از جزیره بشوی. (کاتان یک کارت مونوپولی یا انحصار دارد که به بازیکن امکان می‌دهد تمامی کارت‌های منابع از یک نوع معین را از دست رقیبانش بدزدد، البته این اتفاق فقط یک بار در بازی رخ می‌دهد و همچون گنجی بادآورده است.) توبر معتقد است که رقابت، کاتان را به بازی بهتری برای او و بقیه بازیکنان تبدیل می‌کند و برای ادامه راه باید استراتژی و خلاقیت داشت.

توبر در سال ۱۹۵۲ در رای برایتنباخ، روستای کوچکی در مرکز آلمان و درست زیر قلعه برویبرگ به دنیا آمد. در کودکی مبارزان مینیاتوری و سربازان رومی را کف زمین می‌چید و با رشته‌های نخ کوه و رودخانه می‌ساخت و بین مناطق مختلف جاده می‌کشید. نخستین بار دنیای بازی‌ها را هنگام خدمت سربازی‌ کشف کرد، یعنی همان وقتی که باید همسر و پسر خردسالش را به هر ترفندی در سربازخانه سرگرم می‌کرد. در سال ۱۹۸۸ که بازی بارباروسا را طراحی کرد هنوز کارگاه دندان‌سازی توبر را می‌گرداند؛ در بازی بارباروسا، بازیکنان مجسمه‌های گلی می‌سازند و می‌کوشند حدس بزنند تندیس‌های رقبایشان قرار است چه شکلی را نشان ‌بدهد. او پیش‌ترها کتاب ارباب معما اثر پاتریشیا مک‌کیلیپ را خوانده بود؛ سه‌گانه‌ای فانتزی و ماجراجویانه درباره مردی که در بازی معما در برابر یک شبح پیروز می‌شود. توبر می‌گوید: «وقتی رمان تموم شد خیلی ناراحت شدم. برای همین سعی کردم تا این داستان رو دوباره بسازم اما این بار توی یه بازی.» توبر هفت سال را از سر گذراند تا سرانجام توانست بارباروسا را به یک ناشر نشان بدهد، اما بعد از آن بود که بازی حسابی گل کرد. بارباروسا در سال ۱۹۸۸ «اشپیل دس یاقس» یا همان «جایزه بازی سال» را برد که مهم‌ترین جایزه در دنیای بازی‌های رومیزی است. استوارت وودز که در دانشگاه وسترن استرالیا استاد علوم ارتباطات است اعتقاد دارد یک بازی موفق به طور معمول حدود ده‌هزار نسخه در آلمان می‌فروشد؛ در حالی که برندگان «اشپیل دس یاقس»، باید توقع فروش بین ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار نسخه را داشته باشند.

توبر پس از بارباروسا، چند بازی دیگر ساخت و دو جایزه اشپیل دیگر هم برد، اما همچنان روزی چهارده ساعت در کارگاه دندانسازی کار می‌کرد. بعد از خواندن تاریخ زندگی وایکینگ‌ها در سال ۱۹۹۱، شیفته عصر اکتشاف ایسلند شد. می‌گوید: «می‌خواستم بدونم وقتی وایکینگ‌ها به اون جزیره بکر پا گذاشتن، اون‌جا چه شکلی بود؟» چهار سال مشغول سر و هم کردن یک بازی از نوع اقامت در جزیره بود و آخر هفته‌ها با همسر و فرزندانش بازی را امتحان می‌کردند.

نسخه‌ی اولیه بازی سازوکار‌های پیچیده‌تری داشت، به طور مثال اگر به تعداد معینی شهر و خانه داشتی، می‌توانستی یک کلان‌شهر بسازی، اما سرانجام به گفته توبر: «من به نفع اصل بازی، از خیر این پیچیدگی‌ها گذشتم». لحظه سرنوشت‌ساز، زمانی فرا رسید که توبر به جای قطعه‌های مربع‌شکل، کاشی‌های شش‌وجهی را‌ به‌کار برد. او آخرین باری که اشپیل ر ا برد خوابی دیده بود: «روی ساحل یه دریاچه‌ ایستاده بودم و ماهی خیلی گنده‌ای دیدم، بعد قلاب انداختم و بزرگترین ماهی ممکن رو گرفتم.»

«دی سیتلر فون کتان» در آلمان به‌سرعت خوش درخشید و جایزه اشپیل ۱۹۹۵ را برد. آن زمان بازی‌های برنده اشپیل، تا چند سال همچنان در فروشگاه‌های سرگرمی آمریکا به فروش می‌رفتند. اما کاتان دروازه بازار آمریکا را به روی بسیاری از یوروگیم‌ها گشود، یعنی به روی بازی‌هایی بر پایه استراتژی که طراحیشان بی‌عیب و نقص بود. به یوروگیم‌ها بازی‌های به سبک آلمانی هم می‌گویند زیرا بیشترشان از آلمان آمده‌اند؛ این بازی‌ها قوانین به نسبت ساده‌ای دارند و با آن‌که چندان پیچیده نیستند، قشر فرهیخته هم از آن‌ها خوششان می‌آید. هرچند این بازی‌ها گران‌تر هستند؛ قیمت مونوپولی در بازار حدود ۱۸ دلار است، در صورتی که قیمت کاتان ۴۲ دلار است.

تولد یوروگیم‌ها هم‌زمان با ظهور بازی‌های دیجیتال است، با این حال یوروگیم‌ها همچنان می‌خواستند آنالوگ باقی بمانند. این سبک بازی‌ها گاهی می‌توانند به پیچیدگی ویدیوگیم‌ها باشند، اما چون خط داستانی ثابتی ندارند، یک گروه می‌توانند بارها و بارها آن‌ها را بازی کنند. آگوست سال پیش، ۹۲۲ نفر هم‌زمان، با مجمع‌الجزایرِ کاتان‌های متصل به هم بازی کردند و رکورد گینس را برای بیشترین تعداد بازیکنِ هم‌زمانِ یک بازی رومیزی به ثبت رساندند. برایان مجرکو، استاد رسانه دیجیتال جورجیا تک می‌گوید: «کاتان برای بازیکنانش دری رو باز می‌کنه تا از این راه دوباره بازی‌های رومیزی روی مثل تجربه‌ی یه بازی جمعی ببینند».
‌خوره‌های کاتان یا به اصطلاح خودشان کاتانی‌ها، چندان هم تکنولوژی‌گریز نیستند و در نهایت رایانه‌ها پیشرفت کاتان را رقم زدند. بازی زمانی بازار را قبضه کرد که بازیکنان به اینترنت دسترسی یافتند و اینترنت بود که باعث شد کاتان عالم‌گیر شود. اکنون پلتفرم آنلاین بازی یعنی playcatan.com بیش از هشتاد هزار عضو فعال دارد، می‌توان کاتان را در آی‌او‌اس، اندروید و ایکس‌باکس بازی کرد و اپ آن بیش از دو میلیون بار دانلود شده است. با این حال نسخه‌های الکترونیکی بازی قرار نیست جانشین نسخه رومیزی شوند: بازیکنانی که با آنان گفتگو داشتم، تاکید داشتند فقط بازی آنالوگ است که لذتی واقعی به آنان می‌بخشد. مجرکو هم در این باره می‌گوید: «چیزی درباره هم‌جواری عناصر فیزیکی وجود داره؛ می‌تونین روبه‌روی هم پشت میز بشینین و با هم توی یه پیتزا شریک بشین، چیزی که هرگز هنگام بازی آنلاین یک بازی رومیزی نمی‌تونین تجربه‌اش کنین.»

کاتان در آلمان در سال‌های نخست بعد انتشارش، بسیار خوب فروخت، بعد میزان فروشش ثابت شد. در آمریکا اول این جماعت کوچک خوره‌های بازی بودند که به سراغش رفتند، اما رفته رفته محبوب‌تر شد. دانشجو و استاد همزمان پای این بازی می‌نشستند. بازی در سیلیکون‌ولی هم رواج یافت، تا جایی که پیشگامانی مثل مارک زاکربرگ و جان لیلی هم در زنگ تفریح شرکت، سرگرم معامله آجر و چوب شدند. مارک پینکاس، مدیر عامل زینگا در سال ۲۰۰۹ به وال‌استریت‌ژورنال گفت: «کاتان برای ما مثل بازی گلف بود.» اندرو لاک، بازیکن خط حمله تیم «ایندیاپولیس کلتز» هم از طرفداران این بازی است. در طول سریال بیگ‌بنگ تئوری دوبار پای کاتان وسط کشیده شد. در مجموعه «پارکز اند رکرییشن»، بن وایت در مهمانی مجردی‌اش، دنباله شخصی خود از کاتان را به نام «دِ کُنز آف دانشایر» می‌سازد. توبر از سال ۱۹۹۵ چندتایی بازی خارج از دنیای کاتان ساخته است: بازی دامین با قصه‌ای قرون وسطایی، به نوعی برادر کوچک و زورگوی کاتان به حساب می‌آید. (توبر تایید می‌کند که شاید بازی کمی زیادی رقابتی باشد.) آخرین بازی مستقل از کاتان او، «نوردویند» یا باد شمال است که در ماه مارس ۲۰۱۴ در آلمان منتشر شد.

توبر دوست دارد آنلاین کاتان بازی کند، اما می‌کوشد ناشناس باقی بماند: «وقتی می‌فهمن من کی هستم دیگه خیلی با من وارد معامله نمی‌شن.» او به خود می‌بالد که بازی‌ای در جهان به چنین جایی رسیده است. برای من تعریف کرده است که یک‌بار نامه‌ای از خدمتکاری در یک بیمارستان کودکان دریافت کرد؛ نوشته بود یکی از کودکان اصلاً با دیگران حرف نمی‌زد. بعد به یک‌باره توجهش به گروه دیگری از کودکان جلب شد که کاتان بازی می‌کردند: «برام نوشته بود اون رفت سمت بقیه بچه‌ها و شروع کرد به بازی کردن. حالا اون می‌تونه با دیگران ارتباط برقرار کنه، کاتان واسطه این ارتباطه».

به اشتراک گذاشتن این پست

نظرات (27)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *